Web Analytics Made Easy - Statcounter

زی‌سان: در حالی‌که با توجه به سابقه ابوالقاسم طالبی و پروپاگاندای عجیب و غریب درباره «هفت سر اژدها» انتظار می‌رفت سریال مخاطب‌پسندتری را شاهد باشیم، اما تاکنون این اتفاق نیفتاده است. این ضعف و انتقاد تنها از سویِ اصحاب رسانه مطرح نمی‌شود بلکه در میانِ نظرات کاربران شبکه‌های اجتماعی، وایرالِ گاف‌های صحنه‌ای این سریال و انتقاد به دیالوگ‌های آماتورگونه بازیگران و خیلی از موارد دیگر کاملاً مشهود است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تا الان که جوّ و فضا نشان می‌دهد «هفت سر اژدها» نتوانسته تا الان آن‌طور که باید و شاید اقبالی داشته باشد.

اما «زیرخاکی» بعد از مدتی با فصل چهارم به آنتن رسید و این سریال هنوز کار می‌کند و جواب می‌دهد؛ این اتفاق برای زیرخاکی عجیب است، اما چرا؟ شاید بگویید خیلی مجموعه‌های چندفصلی بوده که اتفاقاً فصل به فصل بهتر هم شده‌اند، در همین تلویزیون خودمان، مثلاً پایتخت! اما خب زیرخاکی با همه‌ی موفق‌های چندفصلی یک تفاوت عمده دارد. آنها کلی خرده‌روایت دارند و البته کاراکتر‌هایی که بار جذابیت را بین خودشان توزیع می‌کنند، اما زیرخاکی در خلوت‌ترین شکل ممکن، بدون آن که خیلی بار داستانش را از روی شانه‌های فریبرز بردارد، جذاب است و شوخی‌هایش کار می‌کند.

زیرخاکی بدون تعارف‌های مرسوم، می‌تواند یک مثال نقض باشد. نیازی نیست کنار نقیِ داستانت ارسطو باشد، رحمت باشد، اوس موسی و حتی بهبود، در زیرخاکی نهایتاً یک پری در کنار فریبرز وجود دارد، اما داستان حرکت دارد و کار اصطلاحا درآمده، چگونه ممکن است؟ جلیل سامان دقیقا چه کرده؟

ماجرا از این قرار است که «زیرخاکی» مملوء از موقعیت‌های خلاقانه است، طراحی فیلمنامه طوری‌ست که خودِ موقعیت عامل پیش‌برنده است؛ الگوی موقعیت اشتباهی و همنشینی آن موقعیت با بلاهت فریبرز، هر بار مخاطب را بازی می‌گیرد و اتفاقاً خلق خنده هم می‌کند. به موقعیت وعده‌های فریبرز در روستا نگاه کنید، آن‌قدر خودِ موقعیت جذاب است که هر چه به آن اضافه می‌شود (مثل بازی پژمان) ارزش افزوده است، همین ماجرا در سرقت از بانک هم اتفاق می‌افتد.

یک گروهک سیاسی، تصور فریبرز از ورود به عرصه سینما و بعد به دردسر افتادنش. لحنی که کاملاً پارودی است و موقعیتی که، چون ایده بکر دارد، جواب می‌دهد. جالب اینجاست که جلیل سامان لابه‌لای ایده‌های خلاقانه‌اش گاهی برگ آس هم رو می‌کند، آن سکانس تخمه شکستن بهراد خرازی، هم اینستاگرام‌پسند بود، چون کنایه داشت. هم ایده کلا بامزه بود و هم از بهراد خرازی رونمایی شده بود، بعد سال‌ها غیبت، تلاقی سه عنصر کارساز! همین‌قدر مملو و انباشته.

بازار گرفتن گاف در توئیتر داغِ داغ است!

در حالی‌که بازار توئیتر برای گرفتن گاف‌های صحنه‌ای، آکسسوار و بخش‌های دیگر در صحنه سریال‌ها و فیلم‌ها داغ است. تاکنون بیشترین گاف را «هفت سر اژدها» ابوالقاسم طالبی به خودش اختصاص می‌دهد. چرا که این روز‌ها هر اکانت توئیتری به مثابه یک منتقد سخت‌گیر در هر لحظه می‌توانند یک اثر هنری را زیر تیغ ببرند! کافی است کوچک‌ترین اشتباهی رخ دهد تا دمار از اثر و صاحب اثر دربیاورند. حالا تصور کنید شما مجموعه‌ای ساختی که در دوره دیگری می‌گذرد! دهه شصت و عناصرش را همه‌ی ملت از بَر هستند، بس که در این سال‌ها به میانجی شبکه‌های اجتماعی، آیتم‌های آن دهه بازنشر شده، حالا در چنین فضایی زیرخاکی و جلیل سامان در تمامی نما‌ها طوری رفتار کرده‌اند که هم دلرباست و هم غلط ندارد و در عین حال و مهم‌تر از هر چیز چیده شده و تصنعی به نظر نمی‌رسد. این یعنی خودِ دهه شصت، مثل آن سکانس کبابی سه نفره خانواده فریبرز، انگار سوار ماشین زمان شده بودیم و واقعا به قبل‌تر رفتیم!

پینگ‌پنگ جانانه صامتی و جمشیدی

تقریباً از اواسط امسال بود که حس می‌شد، پژمان شاید کمی به تکرار افتاده، اما انگار جلیل سامان دست مخاطب را درباره پژمان جمشیدی کاملا خوانده و حالا می‌شود گفت که او با «زیرخاکی ۴» ری‌برندینگ شده است. از آن طرف ژاله صامتی هم به شکل دیوانه‌واری همپای پژمان، پینگ‌پنگی خلق کرده که به لطف متن لطیف و پر از مهر سریال، دلبری می‌کند. عاشقانه‌های ساده و ملموس میان فریبرز و پری، حتی در شکل تربیت فرزندی که دارند، خیلی راحت و بی‌تکلف و صمیمی یادآور سبکی از زندگی است که این روز‌ها لا‌به‌لای شتاب و عصبیت روزمره گم شده. زیرخاکیِ ۴ با این کیفیت بازیگری و با موقعیت‌های بکر ظاهرا میخ خودش را تا اینجا محکم کوبیده است.

باید منتظر بمانیم و ببینیم در ادامه سریال شبکه سه و دو می‌توانند با زیرخاکی شبکه یک رقابتی داشته باشند یا کماکان شاهد آن باشیم عمده مخاطبان (به ظنّ کامنت‌ها و نظرات در فضای‌مجازی) از افطار تا وقتِ تماشای «زیرخاکی» را به دیدنِ سریال‌های قدیمی رمضانی که شبکه آی‌فیلم روی آنتن می‌برد اختصاص دهند؟ البته باید قسمت‌های بیشتری از سریال‌های جدید روی آنتن بروند تا از ابعاد مختلف دیگر بتوان آنها را مورد ارزیابی قرار داد.

 

منبع: تسنیم 

tags # تلویزیون سایر اخبار کشف یک تاریخ جدید برای پایان حیات روی زمین! انسان نئاندرتال ایرانی چه شکلی بود، کجا زندگی می‌کرد و چه می‌خورد؟ عجیب‌ترین موجود جهان؛ جانوری که ۷۲۰ عضو جنسی دارد! شهاب سنگی که دایناسورها را منقرض کرد به کجای زمین خورد و آن روز چه اتفاقی رخ داد؟

منبع: زیسان

کلیدواژه: تلویزیون هفت سر اژدها جلیل سامان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت zisaan.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «زیسان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۹۶۹۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

علیرضا طلیسچی: وضعیت موسیقی در ایران خوب است

به گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، تولید و پخش رئالیتی‌شوها، از «مافیا» گرفته تا «پدرخوانده»، در شبکه‌های نمایش خانگی داغ است و یکی از این برنامه‌ها که این‌روزها طرفداران قابل توجهی پیدا کرده، رئالیتی‌شو «زودیاک» است که با عنوان «شب‌های مافیا» بازی جذابی برای طرفدارانش پخش می‌کند. در این برنامه یک قاتل سریالی به نام زودیاک شهروندان و مافیای سیسیل را هدف قرار می‌دهد. در این برنامه محمد بحرانی نقش گرداننده بازی را بر عهده دارد.

بیشتر بخوانید: موسیقی درمانی شیوه‌ای جدید در درمان بیماران

سریال «شب‌های مافیا: زودیاک» به کارگردانی محمدرضا رضائیان در سال‌۱۴۰۲ ساخته شده است. در فصل دوم این رئالیتی‌شو، فرزاد حسنی، دارا حیایی، جواد خواجوی، محیا دهقانی، متین ستوده، مجتبی شفیعی، علیرضا طلیسچی، سعید فتحی روشن، بهار قاسمی، مریم مؤمن، مهدی مهدی‌پور و امیرحسین هاشمی به هنرمندی پرداخته‌اند.
علیرضا طلیسچی یکی از خوانندگان شناخته‌شده و پرطرفدار پاپ است؛ خواننده‌ای که توانسته جایگاهش را با کنسرت‌هایی که برگزار می‌کند تثبیت کند. این خواننده پاپ که متولد۶۴ است، از میانه دهه۸۰ فعالیتش را به شکل رسمی آغاز کرد و تک‌آهنگ‌هایش طرفداران خاص خودش را دارد. طلیسچی در این گفت‌وگو از حضورش در برنامه «شب‌های مافیا» می‌گوید و در بخش‌های دیگری از این گفت‌وگو از وضعیت امروز موسیقی صحبت کرده است.

این روزها رئالیتی‌شوهای متنوعی در شبکه نمایش خانگی پخش می‌شود. چطور شد که در برنامه «شب‌های مافیا: زودیاک» شرکت کردید؟

از طریق تیم تولید به برنامه دعوت شدم و علاقه داشتم که ببینم چطور می‌توانم در این سناریو بازی کنم. من قبلا هم در یک شو، مافیا بازی کرده بودم، اما به‌نظرم «زودیاک» شیک‌تر است و پیچیدگی‌هایش بازی را برای بیننده جذاب‌تر می‌کند.

خیلی‌ها به برد و باخت در یک مسابقه اهمیت می‌دهند. برد و باخت برای شما چطور بود؟

شرکت در این برنامه بیشتر برایم جنبه سرگرمی دارد. این‌طور نگاه می‌کنم که با یک گروه خوب دور هم هستیم و هدفمان این است که برای بیننده‌های برنامه لحظاتی حال خوب ایجاد ‌کنیم که امیدوارم به چنین نتیجه‌ای رسیده باشیم.

اخیرا در نمایش خانگی، محصولاتی در حوزه‌های مختلف ورزش، موسیقی، مذهبی و... تولید شده است. از نظر شما، تولید برنامه‌های حوزه موسیقی مثل «صداتو» چه تأثیری بر ارتباط بیشتر مردم با موسیقی دارد؟

ساخت برنامه‌های خوب در این حوزه به ارتباط بیشتر مردم با موسیقی کمک می‌کند، اما اینکه این برنامه‌ها بتواند هنرمند بسازد مبحث دیگری است، چون یک خواننده هرقدر هم تخصصی وارد یک حوزه بشود، تا جو کار و فعالیت حرفه‌ای در فضای تولید و صحنه را تجربه نکند، به موفقیت نمی‌رسد. از نظر من، ورود به عرصه خوانندگی و فضای حرفه‌ای موسیقی کاملا نیازمند تجربه این واقعیت است. تمام این مسابقاتی هم که اخیرا تولید و پخش شده یکی‌دو چهره را به فضای موسیقی معرفی کرده، اما به لحاظ ایجاد سرگرمی برای مردم کاملا موفق ظاهر شده‌اند و اگر از این قبیل برنامه‌ها باز هم تولید شود، به فهم و درک بیشتر مردم از فضای موسیقی کمک قابل توجهی می‌کند.

پیشنهادی برای حضور در برنامه‌های موسیقی داشته‌اید؟

پیشنهاد داشته‌ام، اما علاقه نه، چون به‌نظرم در جایگاهی نیستم که بخواهم کسی را قضاوت کنم و اصولا هم موسیقی تا یک جایی به‌صورت علمی و پایه آموختنی است و از آن به بعدش دیگر سلیقه‌ای می‌شود. پس قضاوت کردن راجع به صداها را باید به مردم بسپاریم.

این روزها بازار کنسرت‌های پاپ داغ است. درست است که موسیقی کشور افت و خیزهای زیادی دارد و با مشکلات خاص خودش دست و پنجه نرم می‌کند، با این حال اوضاع این روزهای موسیقی کشور چطور است؟

به‌نظرم وضعیت موسیقی ما در حال بهبود است و البته این گفته من نیست و گفته خیلی از بزرگان حال حاضر موسیقی ایران است. موسیقی ما در سال‌های اخیر دچار تحولات عجیب و غریبی شد که بخشی از این تحولات مثبت بود و بخشی هم منفی. خوشحالم که با ورود هنرمندان حرفه‌ای‌تر و صداهای قشنگ‌تر و احساس بیشتری که در کارها وجود دارد موسیقی دارد از آن حالت قبلی بیرون می‌آید و خودش را ترمیم می‌کند.

برویم سراغ مسئله‌ ترند شدن برخی از قطعه‌های موسیقی مثل قطعه «پاقدم» که اخیرا بسیار شنیده و معروف شد. چه می‌شود که یک کار این‌طور دیده و شنیده و پرطرفدار می‌شود؟

بخش زیادی از این اتفاق مربوط به تجربه است و بخشی هم سلیقه و هوش بازار. ولی در نهایت کارها را مردم برجسته می‌کنند، یعنی اگر مردم کاری را دوست داشته باشند، آن کار به موفقیت بزرگی می‌رسد. «پاقدم» یک قطعه موسیقی دهه شصتی است که در آن استانداردهای ضبط موسیقی آن دوران کاملا رعایت شده و فکر می‌کنم جدا از تنظیم و میکس و مستر خوب امیربهادر دهقان، شعر و ترانه و ملودی هم خیلی به کارهای آن دهه نزدیک است.

شما در قطعه‌های معروفتان هم سبک شاد دارید و هم قطعه‌های احساسی و غمگین. تمایل مردم بیشتر به شنیدن کدام یک است؟

اگر به تاریخمان رجوع کنید، می‌بینید که مردم ما پر از غم و غصه بوده‌اند و طبیعتا تمایلشان به آهنگ‌های شاد بیشتر است. در کنسرت‌ها هم همین‌طور است. وقتی یک پدر بودجه مشخصی برای خانواده‌اش کنار می‌گذارد تا در کنسرت شرکت کنند، دلش نمی‌خواهد که مجددا در فضای غمگین قرار بگیرند. بنابراین تمایلشان به شنیدن و همراهی در خواندن آهنگ‌های شاد بیشتر است. البته از قدیم موسیقی شاد نسبت به موسیقی غمگین بیشتر شنونده و طرفدار داشته است.

این روزها مدام نام خواننده‌های جدیدی را می‌شنویم که در فضای مجازی معرفی می‌شوند. یا گاهی روی بیلبوردها تبلیغ کنسرت خواننده‌هایی را می‌بینیم که خیلی‌ها نمی‌شناسندشان. این افزایش ورود به عرصه خوانندگی اتفاق مثبتی است یا منفی؟

ما خوانندگانی داشته‌ایم که با یک قطعه روی صحنه آمده‌اند و بقیه قطعه‌هایشان حالت مکمل همان یک قطعه را داشته. از آن طرف هم هنرمندی داشته‌ایم که با هر قطعه جدید مخاطبان بیشتری را جذب کرده‌ و به‌تدریج معروف شده‌است. در هر صورت، دیده شدن یک اثر هنری و محبوب شدن هنرمند به مردم بستگی دارد.

به تجربه حوزه‌های هنری دیگر مثل بازیگری هم فکر می‌کنید یا پیشنهادی داشته‌اید؟

من یک‌بار این را تجربه کردم و متأسفانه بازخورد خوبی از این کار نداشتم، به خاطر اینکه تیم تولید آن کار تیمی که فکر می‌کردم نبود. البته بازیگران و بقیه عوامل همه خوب بودند، اما تجربه خوبی برای من نبود و ترجیح می‌دهم که فعلا دوباره آن فضا را تجربه نکنم و در کار خودم پیش بروم، هرچند از آینده‌ و تصمیمات بعدی‌ام خبر ندارم.‌


رئالیتی‌شوها توانسته‌اند تا اندازه ای شبکه نمایش خانگی را متحول کنند

در چند سال اخیر پلتفرم‌ها به کاربران امکان می‌دهند فیلم‌ها و سریال‌ها را به‌صورت آنلاین تماشا کنند و به‌سرعت به رقیبی برای تلویزیون تبدیل شده‌اند.

یک مقایسه ساده در تولیدات و سریال‌های پخش‌شده در ابتدای سال۱۴۰۳ تا امروز میان پلتفرم‌های نمایش خانگی و تلویزیون نشان می‌دهد تلویزیون با وجود آنکه نسبت به سال گذشته با کم‌کردن حساسیت‌هایی سعی در جذب هنرمندان و چهره‌های مطرح کرده اما باز هم بازی را در زمین رقابت با پلتفرم‌های پخش نمایش خانگی واگذار کرده است.

این روزها تولید رئالیتی‌شوها و برنامه‌های مسابقه که در شبکه نمایش خانگی ‌تولیدشده، توانسته جذابیت زیادی برای مخاطب امروز به‌وجود بیاورد، مخاطبی که تنها با تماشای سریال و فیلم نمی‌تواند اوقات فراغت خود را پر کند. بنابراین از یک‌سو پلتفرم‌های گوناگون در شبکه نمایش خانگی در بیشتر سریال‌های خود توانسته‌اند با تمرکز بر جذابیت‌های داستانی و استفاده درست از ستارگان سینما و تئاتر تولیدات جذابی را پیش روی مخاطب بگذارند و از سوی دیگر با تولید و پخش برنامه‌های مختلف نشان داده‌اند توجه به ذائقه مخاطب برایشان مهم است و در بخش‌هایی موفق شده‌اند.

البته دامنه صنعت سرگرمی ‌آنقدرگسترده است که ما در تلویزیون ‌یا حتی شبکه نمایش خانگی هنوز نتوانسته‌ایم رقابتی با برنامه‌های خارجی داشته باشیم. با این حال، برخی از این برنامه‌ها توانسته‌اند آنقدر جذاب باشند که تماشاگران فصل‌های آن را دنبال می‌کنند.

VOD‌ها طیف گسترده‌ای از فیلم‌ها و سریال‌ها را از سراسر جهان به کاربران ارائه می‌دهند. این امر به‌معنای انتخاب بیشتر برای بینندگان و رهایی از محدودیت‌های برنامه‌های روتین است.

نمی‌توان منکر این موضوع شد که پلتفرم‌های نمایش خانگی با ارائه فرصتی جدید برای پخش فیلم‌ها و سریال‌های ایرانی، به افزایش تولید محتوای داخلی در این کشور کمک کرده‌اند. این امر منجر به ایجاد شغل‌های جدید و رونق صنعت سرگرمی ایران شده است.

VOD‌ها در حال حاضر نقش مهمی در صنعت سرگرمی ایران ایفا می‌کنند و ظرفیت این را دارند که در آینده نقش مهم‌تری ایفا کنند. با رفع چالش‌های موجود، VOD‌ها می‌توانند به گزینه‌ای محبوب‌تر برای سرگرمی در ایران تبدیل شوند و به‌طور قابل‌توجهی بر نحوه تماشای فیلم و سریال توسط مردم ایران تأثیر بگذارند.‌

منبع: همشهری

انتهای پیام/

کد خبر: 1228550 برچسب‌ها موسیقی

دیگر خبرها

  • علیرضا طلیسچی: وضعیت موسیقی در ایران خوب است
  • ۶۹/۲ درصد مردم ایران تلویزیون تماشا می‌کنند
  • برای کار التماس نمی‌‌کنم
  • حال موسیقی ایران خوب است
  • آبنبات طرح اژدها؛ اثر چالش برانگیز هنرمند ژاپنی (فیلم)
  • مصدومیت شدید سعید آقاخانی در نون خ +عکس
  • مردمی که تلویزیون نمی‌بینند و سریال‌هایی که دیده نمی‌شود!
  • مردمی که تلویزیون نمی‌بینند و سریال هایی که دیده نمی‌شود!
  • افشاگریِ وحیدِ نون‌خ: در چابهار چندین بار بیهوش شدیم
  • شوخی داریم، بی‌احترامی نه!